کتاب همسر دوست داشتنی من نشر انتشارات البرز

اینکه یه بار بخوام از دید یه زوج قاتل به قضایا نگاه کنم خیلی جذاب بود و همین باعث شد با ذوق و شوق کتابو شروع کنم و بشینم به خوندن میتونم بگم کتاب خوب بود، ریتم آرومی داشت ولی جالب بود برام اینکه بخونم چقدر مسخره مردم رو بازی میدن چقدر مسخره رسانه ها رو هدایت میکنن و... حس متفاوتی داشت اینکه خوندم قاتل چقدر با کاراش به خودش و نزدیکانش صدمه زد هم یه جاهایی باعث شد دلم بسوزه و هم بگم که حقتههه اینکه کتاب دوز هیجانش تو 15 درصد آخر زیاد شد و من دیگه واقعا تو شوک بودم از این.... اسپویل نمیکنم! ولی خب دو چیز منو ناامید کرد اول اینکه انگیزه قوی تر از این قاتل میخواستم و دوم اینکه چی میشد اون یه پاراگراف آخر نباشه و داستان پایانش.. نباشه🥲 واقعا چی میشد🥺

سلام،چندماهی بودکه کتاب رو از فیدیبو خریده بودم اما هربار خواستم بخونم ارتباط چندانی بامتن برقرار نمی کردم،تااینکه در مسافرتی چندروزه حوصله ام سررفته بود،سعی کردم دوباره برگردم ویه نگاه دیگه به کتاب بندازم،دیشب حدود ۲شب تموم کردم،بقدری ترسیده وبهت زده بودم که دخترم وازخواب بیدارکردم وگفتم میشه کمی بیدار کنارم بمونی 😀من نمیگم این کتاب شاهکارادبی هست،اما این ومیگم که به اندازه یک فیلم جنایی_ پلیسی بی نقص وپرهیجان،ارزش خوندن وتماشا کردن داره! اگه ازروی کتاب سینمایی یاسریال اقتباسی ساخته بشه،حتما تودنیا پرفروش خواهدشد.

خیلی کتاب متفاوتی بود، با خوندن نمونه کتاب تصورم این بود ک کتابی عاشقانس و در مورد نحوه اشنایی با همسرشه. بعد ک خریداری کردم و ادامشو خوندم واقعا حس بدی پیدا کردم و ترسبدم. واقعا همه قسمتاش غیر قابل پیش بینی بود و همین باعث جذابیت داستان برام شد طوری ک تو مدتی خیلی کمی تمومش کردم. این کتاب ب سلیقه همه نمیخوره. در مورد تموم شدن آبکی اخرش ک برخی دوستان گفتم، موافقم ولی پایان اینجوری رو ب باز گذاشتن داستان ترجیح میدم. :)

اوایل کتاب شبیه جنایت و مکافات بود اینکه یه نفر گناهی انجام می‌ده و کم کم پیامد هاش سراغش میان و از این نظر برای من اعصاب خرد کن و ازار دهنده بود اما رفته رفته ورق برگشت و من رو یاد دختر گمشده انداخت در کل قصه اینبار نه از زبان پلیس یا کارآگاه روایت شده بود بلکه کاملا برعکس بود و برای کسایی که این سبک رو دوست دارن پیشنهاد خوبیه

داستان خیلی خیلی قوی شروع شدبعد متوسط ادامش داد درانتها آبکی به اتمام رسید ، عجیب بود که قلم نویسنده مدام به افول میرفت اما بازم برای یکبار خوندن مناسبه ، نکته جالب کتاب یک ترجمه خوب بود اونم از نشر البرز ! واقعا برام عجیب بودچون چندکتاب قبلی که ازین نشر خوندن ترجمه چنان بدی داشتند که دیگه قصدنداشتم کتابی ازین نشربخونم ! امااین ترجمه نظرموعوض کرد ، بهرحال امتیاز من به کتاب درمجموع سه از پنج هست

کتاب رو آدم تاثیر می‌ذاره ، مثل همنشین خوب یا همنشین بد. منطقی بگیم، این کتاب چی میخواست به ناخودآگاه ما القا کنه؟ اینکه زندگی زناشویی آخرش یه گند کشیده میشه و عشق بی معنیه... درسته عشق اونا بی معنی شروع میشه و زندگی بدون تعهد از بین می‌بره. ولی کی گفته همه ی زندگی ها همینن؟ مردم آنقدر بیکار نیستن به خاطر هیجان آدم بکشن. مگه اینکه یه نویسنده ای بخواد جامعه رو‌به این کار سوق بده. قلم نویسنده خوب بود ولی افکار و عقایدش چی؟

در کتابی مثل بیمار خاموش هم صحبت از قتله اما دلایل روانشناسانه قاتل رو بررسی میکنه و باعث میشه از قاتل متنفر نباشی و حتی باهاش همدردی کنی. ولی این کتاب فقط جنون قاتل رو نشون داده اون هم بدون بررسی ریشه و دلیلش و خیلی جاها با بیان جزییات نحوه قتلها اعصاب خواننده رو بهم میریزه. انتهای داستان هم واقعا سرهم بندیه

اولاش اصلا برام جذاب نبود. به زور میخوندم و همش این سوال تو سرم بود: خب حالا که چی؟! چرا هیچ اتفاقی نمی افته و چقدر موضوعش بیخود و کسل کنندست! انا از وسطاش جذاب میشه و کم کم هیجان انگیز میشه. کلا خیلی دور از ذهن و غیرقابل باور بود. ولی نیمه دوم کتاب هیجان و جذابیت خوبی داشت. آخرش ولی یکم سریع و از سر واکنش نوشته شده بود. ترجمه هم خوب بود.

پر از حس تعلیق؛ روابط خانوادگی جالب، توصیفات ساده و جذاب، داستان خیلی با کشش و جذب کننده جنایی و پلیسی و معمایی که با درام خانوادگی گره خورده. همه چیز عالی بود. شروع بی نظیر و طوفانی و داستانی غافلگیر کننده. تنها چیزی که نپسندیدم پایان بندی بود که به نظرم نقص زیاد داشت.

به شخصه کتاب های روانشناسی رو ترجیح میدم ولی اگر بگم این کتاب منو مجذوب کرد اغراق نکردم. یک عاشقانه عجیب، سیر داستانی هوشمندانه، شخصیت پردازی های متفاوت، داستانی معماگونه ای که انتظارشو ندارین و نقدی بر عشق! از فیدی پلاسم میشه تهیش کرد.